غزل شماره 33
خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است
چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است
جانا به حاجتی که تو را هست با خدا
کخر دمی بپرس که ما را چه حاجت است
ای پادشاه حسن خدا را بسوختیم
آخر سال کن که گدا را چه حاجت است
ارباب حاجتیم و زبان سال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجت است
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است
جام جهان نماست ضمیر منیر دوست
اظهار احتیاج خود آن جا چه حاجت است
آن شد که بار منت ملاح بردمی
گوهر چو دست داد به دریا چه حاجت است
ای مدعی برو که مرا با تو کار نیست
احباب حاضرند به اعدا چه حاجت است
ای عاشق گدا چو لب روح بخش یار
میداندت وظیفه تقاضا چه حاجت است
حافظ تو ختم کن که هنر خود عیان شود
با مدعی نزاع و محاکا چه حاجت است
معنی شعر یا فال
هنگامی که مورد محبت دوستداران واقع شدی باید احوال انان را درک کنی نباید انقدر به انها بی اعتنا بود که گاه از دلتنگی ها گویند.همدم شدن با یار کاملترین ارزوی عشاق است که مانع ذکر دلتنگی هاست.
تهیه در گروه سرگرمی برترین های جهان
مختصری از حافظ شیرازی
خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ هجری قمری – ۷۲۹ هجری قمری)، شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیشتر اشعار او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می شود. در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیدهاند.
ای حافظ شیرازی ! تو محرم هر رازی !
تو را به خدا و به شاخ نبات قسم می دهم که هر آنچه به صلاح و مصلحت من می بینی برایم آشکارا ساز.
(( بهتر است برای شادی روح حافظ صلوات یا فاتحه ختم نثار کنید ))
اکنون نیت کنید و کلید گرفتن فال را بزنید.