آیزاک نیوتن
سِر آیزاک (یا اسحاق) نیوتن (به انگلیسی: Sir Isaac Newton) (۴ ژانویه ۱۶۴۳ – ۳۱ مارس ۱۷۲۷) فیزیکدان، ریاضیدان، ستاره شناس، فیلسوف و شهروند انگلستان بودهاست.∗ وی در سال ۱۶۸۷ میلادی شاهکار خود «اصول ریاضی فلسفه طبیعی» را به نگارش درآورد. در این کتاب او مفهوم گرانش عمومی را مطرح ساخت و با تشریح قوانین حرکت اجسام، علم مکانیک کلاسیک را پایه گذاشت. از دیگر کارهای مهم او بنیانگذاری حساب دیفرانسیل و انتگرال است.
نام نیوتن با انقلاب علمی در اروپا و ارتقای نظریهٔ خورشید-مرکزی پیوند خورده است. او نخستین کسی است که قواعد طبیعی حاکم بر گردشهای زمینی و آسمانی را کشف کرد. وی همچنین توانست برای اثبات قانونهای حرکت سیارههای کپلر برهانهای ریاضی بیابد. در جهت بسط قوانین نامبرده، او این جستار را مطرح کرد که مدار اجرام آسمانی مانند ستارگان دنباله دار، لزوماً بیضوی نیست بلکه میتواند هذلولی یا شلجمی نیز باشد. افزون بر اینها، نیوتن پس از آزمایشهای دقیق دریافت که نور سفید ترکیبی از تمام رنگهای موجود در رنگینکمان است. او فرضیه موجی هویگنس را دربارهٔ نور رد کرد. از دیدگاه نیوتن نور جریانی از ذرات است که از چشمه نور به بیرون فرستاده میشوند.
از نظر پژوهشگران نیوتن یک یکتاپرست بود که به پیش گوییهای کتاب مقدس ایمان داشت. وی باور داشت جهان در سال ۲۰۶۰ میلادی پس از جنگ نیکی و بدی که در آن نیکی به پیروزی میرسد ، به پایان میرسد.
زندگینامه
آیزاک نیوتن در نیمه شب عید سال نو ۱۶۴۲ (میلادی) به دنیا آمد. او کودک زودرسی بود که پزشک به زندهماندن او امید چندانی نداشت. پدر وی که کشاورزی مرفه بود سه ماه پیش از تولد او از دنیا رفته بود و هانا مادر آیزاک مجبور بود این کودک رنجور را به تنهایی بزرگ کند. خانهٔ مادری او در وول اِستروپ بزرگ و راحت بود.آنها فقیر نبودند، اما بزرگ کردن آیزاک که کودکی رنجور و نحیف بود برای مادری تنها آسان نبود.
در سال تولد آیزاک نیوتن، جنگهای داخلی انگلستان آغاز شد. نبردهای خونینی میان گارد سلطنتی وطرفداران مجلس در گرفت. زمانی که جنگ تمام شد، نیوتن شش ساله بود. تجزیه کشور که از رویدادهای مهم تاریخ آن محسوب میشد این کشور را به سخنگوی قدرتمند پروتستانها تبدیل کرد. اکثر اهالی محل زندگی نیوتن (لینکینشایر) حامی مجلس بودند ولی خانودهٔ اوطرفدار پادشاه بودند. این مشکلات سیاسی بر زندگی او تاثیرات فراوانی داشت. در این هنگام بود که مادر او قصد ازدواج مجدد کرد و به محل زندگی ناپدریش رفت و او را نزد مادربزرگش نهاد. او هیچگاه با مادربزرگش صمیمی نبود و همیشه از ناپدریش متنفر بود. در خانهٔ مادربزرگش اکثر ساعات روز را به ساخت الگوهای مکانیکی میپرداخت. او علاقهٔ زیادی به این کار داشت.
نیوتن در ده سالگی شاهد مرگ ناپدریاش بود. با مرگ ناپدری نیوتن مادرش به وولزثروپ بازگشت. دو سال بعد نیوتن وارد دبیرستان گرانثام شد. حال او با عمویش در شهر زندگی میکرد. نیوتن بسیار ضعیف بود و نمیتوانست در بازیهای خشن شرکت کند. در چهارده سالگی او یک روز با یکی از بچههای قلدر مدرسه گلاویز شد و در آخر موفق شد بینی حریف خود را بشکند. این اتفاق اورا به یک قهرمان تبدیل کرد و باعث تشویق و تحسین دیگر بچهها و دلگرمی او شد.
آیزاک جوان در سال ۱۶۶۱، در هجده سالگی وارد دانشگاه کمبریج شد اما مادر او نمیتوانست مخارج دانشگاه را بپردازد از این رو وی به گروه «سابسایزرها» پیوست. سابسایزرها دانشجوهایی بودند که بجای پرداخت شهریه، اتاقها را نظافت میکردند یا در سالن غذاخوری به عنوان پیشخدمت کارمی کردند.
در یک روز یکشنبه در اواخر بهار۱۶۶۴ آیزاک و دوستش، جان ویکنز به سیرکی که به تازگی درکمبریج دایر شده بود رفتند. در این سیرک آیزاک به طور تصادفی متوجه چیزی شد که به طرز خیره کنندهٔای میدرخشید. آن چیز حیرت آور یک منشور بود. آیزاک متوجه شد که با استفاده از آن منشور میتواند آزمایشهای مفیدی انجام دهد. از این رو فوراً آن را خرید. مردم آن زمان فکر میکردند که اثر رنگین کمان از خواص منشور است و تابش نور بر منشور این خاصیت را از درون منشور آزاد میکند. نیوتن دست به چندین آزمایش زد و از چند منشور استفاده کرد. نتایج او امروزه به عنوان جزئی از قوانین فیزیک محسوب میشوند. او کشف کرد که «تصاویری که ما از اجسام میبینیم، بازتاب نور از سطح آن اجسام است»
نیوتن پس از این موفقیتهای علمی در سال ۱۶۶۵ مدرک لیسانس علوم انسانی خود را گرفت. حال او میتوانست چهار سال دیگر در کالج ترینیتی تحصیل کند. او مایل بود از این پس به مسالهٔ جاذبه بپردازد. اما در این سال طاعون در انگلیس شایع شد و شعلههای مرگبار آن از هر سوی این کشور زبانه میکشید. به همین دلیل دانشگاه تعطیل شد و نیوتن به لینکینشایر بازگشت.
نیوتن در این فکر بود که چگونه سیارات بر مدار خود پیرامون خورشید قرار میگیرند بی آنکه نیرویی ناشناخته دست اندرکار باشد. او هنگامی که در باغ خانهٔ مادری خود در حال تفکر به این مؤضوع بود، سیبی از روی درخت افتاد و او را متوجه کرد که علت افتادن سیب همان دلیل گردش سیارات به دور خورشید است. خورشید نیروی کششی به سیارات وارد میکند و عین همان نیرو را زمین به ماه. اما سوالی دیگر برای وی پیش آمد: «چرا سیارات به روی خورشید سقوط نمیکنند؟» او چندین روز به این مساله فکر کرد اما جوابی نیافت. درست همان زمان که او بار و بنهٔ خود را برای بازگشت به دانشگاه کمبریج میبست، حقیقت پرده از چهره برگرفت. در یک لحظه او نوعی بازی را که بچهها در مدرسه انجام میدادند بخاطر آورد. قاعدهٔ بازی این بود که باید بازیکن سطل آبی را در هوا میچرخاند. برندهٔ این بازی کسی بود که سطل را بدون اینکه آب از آن بریزد در هوا بچرخاند. اکنون نیوتن دلیل چرخش سیارات بدور خورشید، بدون آنکه در خورشید سقوط کنند را دریافته بود. این پدیده که نیازمند سرعت جانبی است همان نیروی گریز از مرکز است. او پس از چند آزمایش کشف کرد که نیروی جاذبه از قانون عکس مجذور فاصله پیروی میکند.
در زمان گالیله فقط تلسکوپ انکساری وجود داشت، اما بزرگنمایی و وضوح خوبی نداشتند. نیوتن با استفاده از نبوغ و تجربهاش در ساخت مدلهای مکانیکی توانست تلسکوپ انعکاسی را که انقلابی در علم محسوب میشد اختراع کند. این تلسکوپ بزرگنمایی و وضوح بهتری نسبت به تلسکوپهای انکساری دارند. نیوتن به دلیل اختراع تازهاش بسیار مشهور شد و پس از چندی به انجمن سلطنتی پیوست. او در اولین سخنرانیاش با دانشمند بزرگ هم عصرش یعنی رابرت هوک ملاقات کرد و میان این دو مشاجره در گرفت. هوک خود را خبرهٔ پژوهش دربارهٔ نور میدانست و نظرات نیوتن را رد میکرد.
پس از مدتی، نیوتن فیزیک را رها کرد و به پژوهش در مورد کیمیاگری (پایهٔ شیمی امروز) پرداخت. اما در این بین هانا، مادر او درگذشت. این مساله او را تا مدتی از کسب دانش بازداشت.
در ۲۸ آوریل ۱۶۸۶ نیوتن کتاب اصول ریاضی فلسفهٔ طبیعی را چاپ کرد و نسخهٔ اول آن را به انجمن سلطنتی داد. اما در نیمه شب همان روز هوک مدعی شد که قوانین نیوتن را قبلاً کشف کردهاست. در سال ۱۶۹۶ نیوتن رییس ضرابخانهٔ سلطنتی شد و همچنین در چند سال بعد او سرپرست انجمن سلطنتی نیز شد. در این مدت او متقاعد شد که اکتشافات خود در زمینهٔ نور را با عنوان «نورشناخت» منتشر کند. یک سال بعد، ملکه آن به او لقب شوالیه (سِر) داد.
سر آیزاک نیوتن در ۲۰ مارس ۱۷۲۷ در هشتاد و چهار سالگی چشم از جهان فرو بست ==
از کودکی تا استادی
نیوتن در روستای وولزثورپ بای کالستروُرث واقع در ناحیه لینکنشایر زاده شد. سه ماه پیش از تولد، پدرش درگذشت. مادر او نیز دو سال بعد از نو ازدواج کرد و آیزاک را تحت سرپرستی مادربزرگش قرار داد.
پس از به پایان بردن آموزشهای آغازین در مدرسه گرنتَم در سال ۱۶۶۱ نیوتن به کالج ترینیتی دانشگاه کمبریج جایی که عمویش نیز به تحصیل اشتغال داشت، وارد شد. در آن دوران دروس دانشکده عموماً بر پایهٔ آموزههای ارسطو تنظیم میشد ولی نیوتن ترجیح میداد که با اندیشههای مترقیتر فیلسوفان نوگرایی چون دکارت، گالیله، کپرنیک و کپلر آشنا شود. در ۱۶۶۵ او موفق به کشف قضیهٔ دو جملهای در جبر شد. یافتهای که بعدها به ابداع حساب دیفرانسیل انجامید. نیوتن نخستین مدرک دانشگاهی خود را در سال ۱۶۶۵ دریافت کرد اما زمانی که درصدد ورود به دورهٔ کارشناسی ارشد بود، دانشگاه کیمبریج بر اثر همهگیری طاعون در لندن و حومه تعطیل شد و نیوتن به روستایش بازگشت. در طول دو سال بعد او در خانهاش به مطالعات خود در زمینهٔ حساب، نورشناسی و گرانش ادامه داد.
در همین دوران مرخصی اجباری بود که نیوتن نظریات خود را در مورد گرانش پایهریزی کرد. مطابق داستانی بسیار مشهور، روزی نیوتن زیر یک درخت سیب نشسته بوده که ناگاه سیبی بر سرش میافتد واز این واقعه او به یکسانی ماهیت نیروی گرانش زمینی و سماوی پی میبرد. داستان فوق در واقع روایت اغراق شده ایست از خاطرهای که خود نیوتن نقل کرده بود مبنی بر اینکه یک روز کنار پنجرهٔ اتاق خانهاش به تماشای باغ نشسته بود که افتادن سیبی از درختی نظرش را به خود جلب کرد. در حقیقت طی گفتگوهای بعدی، وی اقرار کرد که داستان سیب کاملاً ساختگی بوده و کشف جاذبه به تحقیقات قبلی او بر میگردد و او این داستان را به صرف جلب نظر عموم ساخته است. سالها بعد در ۱۵ آوریل ۱۷۲۶، او به دوست نویسندهاش ویلیام استاکلی گفت: « واقعهٔ مذکور این سؤال را به ذهنم آورد که چرا سیب همیشه مستقیماً به پایین میافتد؟ چرا به جای حرکت به سمت مرکز زمین به طرفین یا رو به بالا نمیرود؟ » (به نقل از کتاب « یادداشتهایی از زندگانی سر اسحاق نیوتن») پس از برطرف شدن خطر طاعون در سال ۱۶۶۷، نیوتن به کمبریج بازگشت و عضو جزء کالج ترینیتی شد و در سال ۱۶۶۸ با دریافت مدرک فوق لیسانس و گرفتن کرسی استادی لوکاسین جایگاه خود را تثبیت کرد.
دوران میان سالی و بیماری نیوتن
نیوتن در اثر مطالعات فراوان مبتلا به ناراحتی عصبی شد، كه اولين بار، ظاهراً در سال 1678 و دومین بار، يكسال بعد از فوت مادر او بود. وی به مدت 6 سال از هر گونه مکاتبه مربوط به تلاشهای ذهنی دست کشید. دوران مابین 1686-1684 از نظر تاریخ فکری بشر مقام ارجمندی دارد.
در سال 1687 در سن 45 سالگی، قانون جاذبه زمین و سه قانون درباره حرکت را در کتابش - که به زبان لاتین نوشته شده بود- منتشر کرد. نیوتن به مطالعات عظیم دیگری نيز پرداخت که تا به امروز هم کامل نشده است. وي با بکار بردن قوانین حركت و قانون جاذبه عمومی، فرو رفتگی زمین را در دو قطب آن- که نتیجه دوران روزانه زمین به دور محورش میباشد- محاسبه کرد و به کمک این محاسبه، درصدد برآمد تا سیر تکامل تدریجی سیاره را مورد مطالعه قرار دهد. نیوتن، تغییرات وزن اجسام را برحسب تغییر عرض جغرافیایی مکان بدست آورد و نیز ثابت کرد که هر جسم توخالی که به سطوح مروی هم مركز و متجانس محدود شده باشد، نمیتواند هیچگونه نیرویی بر اجسام با ابعاد کوچک که در نقطه غیر مشخصی در داخل آن قرار دارند، اعمال کند.
نیوتن در پاییز سال 1692 هنگامی که به سن50 سالگی نزدیک میشد، به سختی مریض و بستری گرديد؛ بطوری که از هر گونه قوت و غذایی بیزار شد و دچار بیخوابی مفرط گردید که به تدریج به بیخوابی کامل تبدیل شد. خبر کسالت شدید نیوتن در قاره اروپا انتشار یافت. لیکن بعد از آنکه خبر بهبودی او را دادند، دوستانش شادمان گردیدند. حکومت بریتانیا به منظور قدردانی از خدمات این دانشمند بزرگ، یک منصب بسیار بالای دولتی به وی اعطاء کرد و او در سال 1700 میلادی به عنوان خزانه دار کل سلطنتی منصوب شد؛ منصبی که تا آخر عمرش آن را حفظ کرد.
در همان سال به عضویت آکادمی علمی فرانسه نیز انتخاب شد. در سال 1705 ملکه انگلستان به وی عنوان سر اعطاء کرد و به احتمال زياد، اعطای این افتخار بیشتر به دليل خدمات او در ضرب مسکوکات بوده است، تا به علت تقدم فضل او در معبد عقل و کمال.
کشف استعداد
زماني كه نيوتن 15 ساله بود، مادرش قصد داشت وی را در خانه نگهدارد تا در کارهای مزرعه به او کمک کند، اما دايي او که کشیشی به نام ویلیام آیسکاف بود، متوجه شد که در نیوتن استعدادی مافوق کودکان عادی وجود دارد. بدین ترتیب، ویلیام آیسکاف، مادر را متقاعد کرد که کودک را به دانشگاه کمبریج (که خودش نیز از شاگردان قدیمی آن بود) بفرستد. در آن زمان، کمبریج، آکسفورد را از مقام اولي كه داشت، برانداخته و به قلب پیوریتانیسم انگلیس و کانون زندگی روشنفکری آن کشور تبديل شده بود .نیوتن در آنجا مانند هزاران دانشجوی دیگر دوره کارشناسی، خود را غرق مطالعه آثار ارسطو و افلاطون نمود. وي در یکی از روزهای سال 1663 یا 1664 شعار زیر را در کتابچه یادداشت خود وارد کرد : افلاطون دوست من و ارسطو هم دوست من است، اما بهترین دوست من، حقیقت است. او از کارهای دکارت در هندسه تحلیلی شروع کرده، سریعاً تا مبحث روش های جبری پیش آمده بود. در آوریل 1665 که نیوتن درجه کارشناسی خود را گرفت، دوره آموزشی او که میتوانست چشمگیرترین دوره در کل تاریخ دانشگاه باشد، بدون هیچگونه شناسایی رسمی به اتمام رسید.
در حدود سال 1665 مرض طاعون شیوع یافت و دانشگاه، دانشجویان خود را مرخص کرد. نیوتن به زادگاه خود مراجعت نمود. درهمین زمان بود که هوش و استعداد نابغه بزرگ آشکار گشت، زیرا تمام کتابها و جزوههای خود را در دانشگاه جا گذاشته بود. او فکر خود را آزاد گذاشت تا تنها از منابع خاص خود استفاده نماید. در این زمان، نیوتن 22 سال داشت، ولی بیش از ارشمیدس و دکارت درباره معرفت ساختمان جهان دقیق شده بود. نیوتن ضمن دو سالی که در وولستورپ بود، عناصر بی نهایت کوچک قانون جاذبه عمومی را کشف کرد و تئوری نور را بنیان گذاشت.
داستان سیب نیوتن
این داستان که گفته مي شود سقوط سیبی از درخت، نیوتن را به فکر کشف جاذبه عمومی انداخته است، به نظر درست می آید. او از آن لحظه این پرسشها را برای خود مطرح کرد : چرا سیب به پایین و نه بالا سقوط می کند؟ و چرا ماه بر زمین نمی افتد؟ در نهايت، این اندیشهها او را به کشف قانون نیروی گرانش رهنمون شدند. زمانيکه نیوتن توانست پاسخ این پرسش را بیابد، در واقع یکی از قانونهای فیزیک را کشف کرده بود که هم اكنون بر تمام عالم حکم فرماست.
کشفیات نیوتن
نيوتن پس از شیوع طاعون و بازگشت به ملک مزروعی مادرش، طی 18 ماه به آگاهی ها و کشفياتي، بیش از آنچه که دانشمندان دیگر در طول عمر خود كسب مي كنند، دست یافت. او در طي این 18 ماه ، ساخت و ساز قانون نیروی گرانش را آغاز کرد، درباره نور و رنگهای آن پژوهش کرد، دلیل جزر و مد را کشف کرد، قوانین و حرکات بخصوصی را به درستی تشخیص داده و معادله هایی برای آن نوشت که بعدها اساس و بنیان دانش مکانیک شد. نیوتن معتقد بود که نه تنها زمین، نیروی گرانش دارد، بلکه تمام اجسام و اجرام از چنین خصوصیتی برخوردارند.
روزی منشوری را در دست گرفت و اجازه داد تا پرتو نور خورشید از میان آن بتابد. او با این کار کشف کرد که نور سفید به هنگام ورود به منشور شیشهای منحرف شده و به 7 پرتو نور اصلی با رنگهای گوناگون تجزیه میشود. آنها رنگهای رنگین کمان هستند که طیف یا بیناب نامیده میشوند و عبارتند از: سرخ، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش.
بالاخره طاعون ریشه کن شد و نيوتن به لندن برگشت تا تحصیلات خود را به پایان برساند و 3 سال پس از آن را صرف کاوش و پژوهش در مورد ماهیت و طبیعت نور کرد. او همچنین نخستین دوربین نجومی آینهای را ساخت. تلسکوپ آینهای رصدخانه مونت پالومار در کالیفرنیا - که آینه آن 5 متر قطر دارد- نیز بر اساس اصول و قواعد نیوتن بنا شده است.
قوانین نیوتن در حرکت اجسام
در بخش دیگری از پرینسیپیا، نیوتن چگونگی حرکت اجسام را در قالب سه قانون توصیف کردهاست. این قوانین آنقدر همهفهم و آشکارند که امروزه کسی گمان نمیبرد نیازی به کشف شدن داشته باشند. با این حال نیوتن نخستین کسی بود که با نبوغ خود به وجود آنها پیبرد و چیستان حرکت جسم را حل کرد.
قانون اول نیوتن (قانون لَختی): هر جسم که در حال سکون یا حرکت یکنواخت در راستای خط مستقیم باشد، به همان حالت میماند مگر آنکه در اثر نیروهای بیرونی ناچار به تغییر آن حالت شود.
قانون دوم نیوتن (رابطهٔ نیرو و شتاب): کل نیروی وارد بر یک جسم برابر است با حاصلضرب جرم آن جسم در شتاب آن.
قانون سوم نیوتن (قانون کنش و واکنش): هرگاه جسمی به جسمی دیگر نیرو وارد کند جسم دوم نیز نیرویی به همان بزرگی ولی در خلاف جهت بر جسم اوّل وارد میکند.
مجموعهٔ قوانین سهگانهٔ حرکت و قانون گرانش عمومی، اساس و شالودهٔ فناوری مدرن هستند و با وجود پیدایش فرضیههای تازهتر از اهمیت آنها کاسته نشدهاست.
پذیرش مناصب حکومتی و ریاست انجمن سلطنتی
در کنار فعالیتهای علمی معمول، نیوتن از مسؤولیتهای سیاسی نیز رویگردان نبود. او در سالهای ۱۶۸۹، ۱۷۰۱ و ۱۷۰۲ به نمایندگی مجلس برگزیده شد. اگر چه تنها جملهای که در طول این سه سال در صحن مجلس بر زبان آورد، تقاضای بستن پنجرهها بود!
در سال ۱۶۹۶ با فرمان چارلز مونتاگو رئیس خزانهداری انگلستان، نیوتن منصب ناظر ضرابخانه سلطنتی را عهدهدار شد و سه سال بعد در ۱۶۹۹ به مدیریت آن سازمان گمارده شد. اگر چه نیوتن چنین مشاغلی را بیشتر برای سرگرمی میپذیرفت ولی گفتهاند که در این مقام او وظیفهٔ خود را «با شایستگی تمام» انجام میداد. از سال ۱۷۰۳ تا آخر عمر نیوتن رئیس انجمن سلطنتی بریتانیا و همچنین یکی از اعضای فرهنگستان علوم فرانسه بود. او در سال ۱۷۰۵ از سوی ملکه آن به مقام شوالیه (شهسواری) مفتخر گردید.
سِر آیزاک نیوتن در سن ۸۵ سالگی در لندن درگذشت. پیکر وی را در کلیسای وست مینیستر به خاک سپردند. او نخستین دانشمندی بود که به این افتخار نائل آمد.
زندگی شخصی
هرچند نیوتن بیشتر به خاطر آثار علمی شهرت دارد امّا تعدادی از رسالههای وی در مورد تفسیر کتاب مقدس شهرت دارند. وی خود را از معدود افراد زمان میدانست که توسط خدا برای تفسیر کتاب مقدس برگزیده شده بودند. وی مانند بسیاری دیگر از معاصران هموطنش از ستایندگان آثار جوزف مید بود. نیوتن تاکید زیادی بر تفسیر مکاشفه یوحنا داشت و یادداشتهای فراوانی در مورد این بخش از انجیل دارد. وی به تثلیث اعتقاد نداشت.
اختلافات علمی
ایزاک نیوتون با لایبنیتز بر سر اینکه کدام زودتر مبدع حساب دیفرانسیل و انتگرال بودهاست اختلاف داشت و هنگامی که لایبنیتز از آکادمی علوم سلطنتی درخواست کرد که کمیتهای بیطرف برای بررسی این موضوع دست به کار شود نیوتون نیز به عنوان رییس آکادمی کمیتهای از متشکل از دوستان خود را برای این کار انتخاب کرد که در نتیجه به محکوم شدن لایبنیتز به دزدی پایان یافت.با این حال نیوتون اولین کسی بود که به حساب دیفرانسیل و انتگرال دست یافت.
درگیری دیگری نیوتون با رابرت هوک بر سر ابداع قوانین سه گانه حرکت نیوتون پیش آمد که مدارک تازه به دست آمده نشان میدهد حق با هوک بوده است.
نیوتن از نگاه خودش
وی چندی پیش از اين كه فوت كند، با نگاهی به زندگی علمی طولانی گذشتهاش گفت : « من نمیدانم به چشم مردم دنیا چگونه میآیم، اما در چشم خود به کودکی میمانم که در کنار دریا بازی میکند و توجه خود را هر زمان به یافتن ریگی صافتر یا صدفی زیباتر منعطف میکند؛ در حالی که اقیانوس بزرگ حقیقت همچنان نامکشوف مانده و در جلوی او گسترده است». آخرین روزهای زندگی وی تأثر برانگیز و از جنبه انسانی، قوی و عمیق بوده است. اگر چه نیوتن نیز مانند سایر افراد بشر از رنج فراوان بیبهره نماند، لیکن بردباری بسیاری که در مقابل درد و شکنجه دائمی دو سه سال اخیر زندگانی خویش نشان داد، بر اهميت وي مي افزايد.
وداع با دنیا
در آخرین روزهای زندگی، از درد جانگداز آسوده بود و در نهایت آرامش در 20 مارس 1727 در 84 سالگی در لندن در گذشت و با عزت و شرف بسیار در « وست مینستر» آبی به خاک سپرده شد. برای قدردانی از این دانشمند بزرگ، واحد نیرو را نیوتن نامیدهاند. بدون تردید میتوان گفت كه در تاریخ بشریت، نامی مافوق نیوتن وجود نداشته و هیچ اثری از لحاظ عظمت و بزرگی مانند کتاب اصول او نخواهد بود.
نظریه هاي گوناگون در مورد نیوتن
لاپلاس بزرگترین ادامه دهنده اکتشافات نيوتن درباره او چنین میگوید :
«کتاب اصول بنای معظمی است که تا ابد، عمق دانش نابغه بزرگی را که کاشف مهمترین قوانین طبیعت بوده است، به جهانیان عرضه خواهد داشت».
لاگرانژ در ارتباط با نيوتن بيان مي دارد :
«نیوتن خوشبخت بود که توانست دستگاه جهان را توصیف کند، افسوس که در عالم بیش از یک آسمان وجود ندارد».
ولتر از مشهورترین ستایش كنندگان او چنین نوشته است :
«ای رازدار آسمانها و ای جوهر ابدی، به راستي تو نسبت به نیوتن حسادت نمیورزی؟»
منبع : ویکی پدیا و ره پو